برای دخترم آروشا

!برای تو مینویسم

ماه من باورم نمیشه از در کنار تو بودن ۳ هفته میگذره وقتی در من   بودی به خودم میگفتم خدایا کی این روزا میگذره تا من بتونم با دخترم   باشم وحالا تو در کنار منی وباورم نمیشه همین جور به سرعت روزا   میگذرن.کمی سرما خوردی مامان کلی عذاب وجدان داره که خوب   مراقبت نبوده هر سرفه ای که میکنی مثه یه تیری که به قلبم میخوره   به مامان قول بده زودتر خوب بشی تو رو خدا به خاطر منم شده   مراقب خودت باش.    دیروز خاله سارا آمد دیدنت و کلی ازت تعریف کرد.خوشحالم که همه از   دیدنت لذت میبرن  مثل اینکه ا...
19 اسفند 1389

خدایا شکر!!!!!!!!!!!!!!!!

چشمهام رو باز میکنم کسی در کنارم خوابیده که ماه پیش در بطنم بود یه موجود کوچولوی دوست داشتنی با دستها و پاهای کوچولوش با چشمهای درشت ودرخشانش که توی تاریکی شب به چشمهات خیره شده دلم میلرزه از این همه  زیبایی با خودم میگم واقعاْ این موجود دوست داشتنی یه روزی در من بوده و حالا در کنار من. خدایا شکر!!!!!!!!! ...
15 اسفند 1389

تولدت مبارک عشق من!

تولدت مبارک عشق کوچولوی من بالاخره مامان یه فرصت کوچولو پیدا کرد تا برات مطلب بذاره خوب من در ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ روز چهارشنبه ساعت ۱۰:۲۵ صبح به روش اسپاینال با وزن ۲۴۰/۳  وقد ۴۹ در بیمارستان ایرانمهر توسط دکتر هوشنگ خواجوی بدنیا اومد. لحظه ای که دکتر ماهم رو به من نشون داد توی اتاق عمل وصدای گریهاش رو شنیدم .گفتم خدایا صدها هزار بار تو رو برای این فرزند سالم و بینظیرم سپاس.سپاس که به من نعمت دوبار زنده شدن رو دادی وقتی مادر میشی مثل اینکه همراه نوزادت دوباره متولد میشی و زندگی فصل جدیدی از کتاب عمرت رو برات باز میکنه. فقط پدر آسمانی رو صدا بزن وبگو برای عمر دوباره ا...
15 اسفند 1389
1